سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرزمین یکی یه دونه

 
 
تاریخ :  شنبه 92/1/10
نویسنده :  حاجی پور

یه توپ دارم قلقلیه

نویسنده: محسن سلیمانی -

( یه توپ دارم قلقلیه ) پَ نه پَ شش ضلعی نامنتظمه...
( میزنم زمین هوا میره ) پَ نه پَ می خواستی زمینو حفر کنه برسه مرکز زمین...
( نمی دونی تا کجا میره )پَ نه پَ می دونم نمیگم که ریا نشه...
( من این توپو نداشتم ) پَ نه پَ داشتی ، رو نمی کردی...
( مشقامو خوب نوشتم ) پَ نه پَ همش برو دنبال یللّی تللّی...
( بابام بهم عیدی داد ) پَ نه پَ می خواستی روز مادر بهت کادو بده...
( یه توپ قلقلی داد ) پَ نه پَ می خواستی یه دونه بی ام
730
بهت بده !!

پَـــ نَ‌‌ پَـــ

 

نویسنده: محسن سلیمانی - 1390/9/24


سوار تاکسی شدم.یارو صدای ضبطشو تا ته زیاد کرده بود.میگم میشه صدای ضبطتونو کم کنید؟
میگه اذییتتون میکنه!
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ گفتم کم کنی این یه تیکشو من بخونم ببینی صدای کدوممون بهتره!!!!

رفتم سر خاک خدا بیامرزی دارم خرما تعارف می کنم،
طرف برداشته میگه فاتحه است دیگه نه؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ خدا بیامرز زنده شده داریم جشن می گیریم!

رفتم از قسمت قفسه باز کتابخونه 2 تا کتاب برداشتم آوردم گذاشتم جلوی مسئولش که وارد حسابم کنه؛
میگه: میخوای ببریشون؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ اومدم کتابارو بهت توصیه کنم بخونی، میانگین ساعت مطالعه تو مملکت بره بالا

سر امتحان برگه تقلبم و در آوردم دارم مینویسم
مراقبه دیده میگه تقلبه؟؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ دعای ابوحمزه ثمالیه

رفتم بچه خواهرمو از مهدکودک بیارم،
مربیه میگه: بچه رو میبریدش؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ همینجا میخورمش

رفتم آزمایش ادرار.
یارو میگه ادراره؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ سکنجبینِه برو کاهو بیار بزنیم توش بخوریم!

کمرم درد می کنه یه پارچه بستم بهش.
داداشم میگه کمرت درد می کنه؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ می خوام ادای داداش کایکو رو در بیارم.

داریم 10 نفری بازی شبکه ای میکنیم
اومده میگه جدی حال میده؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ اسکولیم! عذاب داره اما میخوایم تهذیب نفس کنیم

رفتم بانک پول بگیرم
کارمنده میگه پول رو میبرین؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ میخوام وایسم اینجا هر کس رقصید بریزم رو سرش شاباش بدم....

رفتم نوشابه بخرم به یارو میگم اینکه تاریخش مال دو سال پیشه
میگه : یعنی فاسد شده ؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ مونده جا افتاده

دارم از گرما میمیرم ، خودمو مثله چی دارم باد میزنم ،
بابام میاد میگه چیه ؟ گرمته ؟؟؟؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ دارم حداکثر سرعت چرخش مچم رو امتحان میکنم

رفتیم رستوران ، میگم 2تا جوجه لطفا ،
میگه جوجه کباب؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ ازین جوجه رنگیا ، یه قرمز بدین یه سبز

به اپراتور اداره میگم لطفا شماره فلانی رو برام بگیر .
میگه گرفتم وصل کنم؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ فوت کن , قطع کن

زنگ زدم 115،
میگه آمبولانس میخواین قربان؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ یه پلیس 110 میخوام, بقیش هم آدامس بدین!

به مامانم میگم من میرم کارواش،
میگه ماشینم میبری؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ دارم میرم اونجا دوش بگیرم

یارو اومده می‌بینه همکارم توی اتاق نیست
باز می‌پرسه خانم فلانی نیست؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ هستن. افتادن پشت اون کمد. با خط‌کش بزن دربیاد.

مگس کش دستمه.
مامانم میگه میخوای مگسا رو بکشی؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ میخوام رهبری ارکسترشون رو بکنم سمفونی بتهوون بزنن

حواسم نبود با صورت رفتم تو در
میگه ندیدیش؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ من دارکوبم می خوام با منقار یه سوراخ برا خودم باز کنم برم تو

رفتم دکتر میگم:دو روزه بدنم خیلی درد میکنه!
بعد از 10 دقیقه معاینه میگه: میخوای واست دارو بنویسم؟!
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ میخوای واسم دعا کن تا خوب بشم!!!!

با گل رفتم بیمارستان
نگهبان میگه گل برای مریضتون آوردین
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ اومدم خواستگاری تو با این سیبیلات...

رفتم صندلی بخرم واسه کامپیوتر
یارو گفت : راحت باشه؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ خار داشته باشه..

دارم تو حیاطمون موتورمو تعمیر میکنم به مامانم میگم دستمال بیخودی داری؟
میگه میخوای موتورتو تمیز کنی؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ میخوام هل هله کنان برم تو کوچه کردی برقصم

داشتم تلویزیون میدیدم
بعد مادر بزرگم اومده کانال رو عوض کرده بعدش به من میگه داشتی میدیدی؟؟؟!!!
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ داشتم گرمش میکردم تا شما بیای ببینی!!!!!

رفتم واسه استخدام,
یارو میگه اومدی واسه استخدام؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ اومدم ببینم کی استخدام می شه ازش شیرینی بگیرم!

میگم بابا... تصمیم رو گرفتم... می خوام زن بگیرم...
میگه میشناسیش؟ میگم آره..
میگه مجرده؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ منتظرم شوهرش رضایت نامشو امضا کنه بریم خواستگاری


دستمو بلند کردم از استاد سوال کنم .
میگه شما سوال داری؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ خواستم خطوط کف دستمو بهت نشون بدم فالمو بگیری ...

رفتم پیژامه از کمد برداشتم پوشیدم
بابام میگه از تو کمد برداشتی؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ گذاشته بودم تو یخچال تابستونیه پیژامه تگری بپوشم خنک شم

 




پَـــ نَ پَــــ

نویسنده: محسن سلیمانی - 1390/9/24

 

رفتم باغ وحش از نگهبانه میپرسم ببخشید آقا قفس شیرا کجاست ؟ میگه بازدید
کننده ای ؟پَـــ نَ پَــــ نه از اقوامشون هستم اینورا کاری داشتم گفتم
سری بهشون بزنم

از تو حموم به مامانم می گم یه صابون بده میگه: مگه صابون نیست؟ میگم
پـَـَـ نَ پـَـَــــ تعدادمون زیاده میترسم یه وقت کم بیاد!!!!

اومدم در
یخچالو باز میکنم دنبال غذا مامانم میگه گشنته؟
پَـــ نَ پَــــ اومدم ببینم کی هی چراغ این تو رو خاموش روشن می کنه!

سر جلسه امتحان به جلوییم میگم سوال 3 رو بلدی؟! میگه آره می خوای!؟
میگم پَـــ نَ پَـــ نگرانت بودم میخواستم اگه ننوشتی بت بگم!!!

دوستم میگه چرا انقدر غذات کم شده ؟ میگم : تو رژیمم ... میگه رژیم لاغری
؟! ...پَـــ نَ پـَـــ رژیم صهیونیستی

رفتم پیش مامان بزرگم میگم خسته نباشى ننه دارى بافتنى میبافى؟
میگه پَــ نَ پَـــ دارم سبزه گره میزنم بختم باز شه یکى بیاد بگیرتم!!!

تو دستشویی سوسک بود با مگس کش کشتمش جنازشو ورداشتم ببرم بندازم
بیرون.خواهرم بین راه نگاه میکنه میگه کشتیش؟
پـَـَـــ نــه پـَـَـــ , تو دستشویی خوابش برده بود دارم میبرمش تو
رختخوابش بخوابه

به دوستم میگم دیشب تو کرمان یه پسره بنزین ریخته سرش خودشو تو خیابون اتیش زده...
میگه سوخت؟!
پَـــ نَ پَـــ یه جون گرفت رفت مرحله بعد !

دزد اومده خونمون همه جا رو بهم ریخته ... 2 تا فرشمونو برده ...
زنگ زدیم پلیس اومده میگه خونتون دزد اومده؟
پـَــــــــ نَ پَــــــــ می خواستیم تغییر دکور بدیم گفتیم شما هم
بیاین نظر بدین !

رفتیم رستوران ... میگم 2 تا جوجه لطفا
میگه جوجه کباب؟
پَ نه پَ ازین جوجه رنگیا ... یه قرمز بدین یه سبز

 




پَ نه پَ

نویسنده: محسن سلیمانی - 1390/8/19

 

یارو واسه سرشماری اومده میپرسه: توی خونه اینترنت دارین؟
میگم بله! ...
بعد دوباره میپرسه: توی خونه کامپیوتر هم دارین؟
پَ نه پَ با جاروبرقی میریم توی اینترنت!

پارتی بودیم ... ملت اون وسط داشتن دستارو تکون میدادن و میرقصیدن ...
رفیقم میگه دارن میرقصن!؟
پَـــ نَ پَــــ اینجا گیر افتادن! دارن برای هلیکوپتر امداد دست تکون میدن تا نجاتشون بده

رفتیم واسه عروسی باغ اجاره کنیم ... یارو میگه جای امن میخای ؟
پَـــ نَ پَـــ یه باغ بده تجاوز خورش خوب باشه مهمونا روش حساب کردن !

بابام با چکش به جای میخ زده به دستم از درد دو متر رفتم آسمون اومدم پایین ...
تازه میپرسه خورد به دستت؟
پَـــ نَ پَـــ یاد گل خداداد عزیزی به استرالیا افتادم، دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم، عجب گلی بود عجب گلی

یارو با موتور زده بهم ....خوردم زمین سرم شکسته داره خون میاد اومده میگه سرت داره خون میاد؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ من خودنویسم جوهرم پس داده

تو خیابون با دوستم داشتم راه می رفتم، یارو موتوریه گوشیمو از دستم قاپید
دوستم گفت گوشیتو دزدید؟ گفتم پـَـــ نَ پـَــ برد سیستم عاملشو آپدیت کنه فردا میاره

به داداشم میگم سر رات داری میای یه لیوان ابم بیار بهم میگه تشنته میگم:پـَـَـ نَ پـَـَـــ من آن گلبرگ مغرورم که می میرم ز بی آبی ولی با منت و خواری پی شبنم نمی گردم

رفتم مرغ فروشی به فروشنده میگم بال دارین، میگه بال مرغ؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ بال هواپیما، چندتا کوچه پایین تر سقوط کردیم میخوام درستش کنم

دختره داره غرق میشه میگم دستتو بده به من میگه می خوای نجاتم بدی؟!
پَـــ نَ پـَـــ میخوام واست لاک بزنم!

زنگ زدم عکاسی نوبت بگیرم واسه عکس گرفتن ، دختره گوشی رو برداشته ، میگم ببخشید خانم امروز وقت خالی کی دارید ؟ میگه واسه عکس گرفتن ؟ پَـــ نَ پَـــ واسه اینکه با خونواده خدمت برسیم !!! بعد میخنده میگه 6 وقت داریم . بهش میگم قبل از 6 هم کسی نوبت داره ؟ میگه پَـــ نَ پَــــ امروز رو کلا واسه شوهر آیندم خالی کردم .

به بابام میگم تلویزیونو بزن کانال دو ... میگه روشنش کنم ؟
پَـــ نَ پَــــ تو بزن دو ... من هُل میدم روشن شه ....

دارم به خواهر زادم دیکته میگم ... رسیده آخر خط میگه دایی برم سر خط ؟!
پَ نـــ پَ بقیشو رو فرش بنویس !

کمی زود بود، ولی...دعایت گرفت مادر بزرگ !...پیر شدم... !!




:: برچسب‌ها: پَـــ نَ پـَـــ
.....به زودی ....

بازدید امروز: 13
بازدید دیروز: 71
کل بازدیدها: 237835