تو ولیعصر یه آقاهه سالمه سالم نشسته، رد شدم میگه یه کمکی بکن، میبینم دستش رو بسته انداخته گردنش، میگم دستت چی شده مگه؟ میگه: درد میکنه!!!
رفتم قصابی، به یارو میگم بدون چربی لطفا? میگه سوسول نباش بابا? یه تیکه چربی رو برید گذاشت دهنش!!
تو روم یاهو دختره به من میگه اهل کجایی؟ میگم: مشهد ... میگه مشهد کجاست؟ میگم: امام رضا... میگه نمیشنایم .. میگم: تو کجایی؟ میگه: آلمان... میگم چند ساله رفتین... میگه 2 ساله
واسه خواستگار خواهرم رفتیم تحقیق... زنگ خونه ی همسایشونو زدیم یه دختره اومده دم در میگیم در مورد پسر همسایتون اومدیم تحقیق با تعجب گفت کدوم؟ میگم فلانی... میگه کدوم یکی از داداشا؟ میگم رضاشون... با بهت و تعجب گفت... ای رضای نامرد... کثافت...
دختره با 100تا سرعت داره میرونه حالیشم نیست لاستیک عقبش پنچره خودمو رسوندم بهش شیشه رو دادم پائین میگم خانوم لاستیک عقب پنچره. با هزار ناز و عشوه شیشه رو داده پائین میگه هه هه ... قدیمی شده
دوستم ماشین خانومشو ورداشته رفته بیرون تصادف کرده، الان2 شبه ور دل منه! خانومش هم که زنگ میزنه میگه ماموریت ویژه پیش اومده اومدم اراک!! به من میگه نگی بهش ها، گذاشتم صافکاری فردا بهم میده... زن ذلیلی تا این حد؟
زنی پشت چراغ قرمز گل میفروخت ، هیچکس از او گل نمیخرید ! زنی دیگر چراغ سبز نشان میداد ، و سرش شلوغ بود
:: برچسبها:
صرفا جهت اطلاع